عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و تحلیل index

index

اسم

US تلفظ صوتی/ˈɪnˌdɛks/

indexes or indices ˈɪndəˌsiːz

(اسم) فهرست مطالب، فهرستی بر اساس حروف الفبا (دو مثال اول) - سیستمی از اعداد که برای مقایسه ارزش چیزهایی که نسبت به هم تغییر می کنند استفاده می شود، شاخص (مثال سوم و چهارم) - نشانه یا شاخصی که یک چیز دیگر را می توان با آن قضاوت کرد، شاخص (مثال پنجم) - (در ریاضیات) عدد کوچکی که روی یک عدد بزرگتر نوشته می شود تا نشان دهد که آن عدد بزرگتر چند برابر در خود ضرب شده است، توان (مثال آخر) - index finger انگشت اشاره

Look it up in the index.

آن را در فهرست جستجو کنید.

The index is divided into two sections.

این فهرست به دو بخش تقسیم می شود.

The Dow Jones Index

شاخص داو جونز

The FTSE 100 Index (FTSE = the Financial Times Stock Exchange)

شاخص سهام FTSE 100

Consumer spending is often a good index of public confidence in the economy.

هزینه های مصرف کننده معمولاً شاخص خوبی از اعتماد عمومی در بحث اقتصاد است.

In the equation 42=16, the number 2 is an index.

در تساوی 4 به توان 2 مساوی است با 16، 2 توان است.

index

فعل

indexes; indexed; indexing

(فعل) فهرست کردن

He organized and indexed the material by computer.

او این مطالب را از طریق رایانه سازماندهی و فهرست بندی کرد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها
آموزش تصویری برق ساختمان