برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با hold on + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با hold on
hold on
فعل
(فعل) کمی صبر کردن (مثال اول) – تحمل کردن، ادامه دادن (نوعی اصطلاح - مثال دوم) – برای اینکه بگویید که گیج و سردرگم شده اید یا تعجب کرده اید – زنده ماندن و دوام آوردن (مثال سوم) – چیزی را محکم گرفتن یا نگه داشتن (مثال چهارم)
Hold on! This isn't the right path.
صبر کن! این مسیر، درست نیست.
If he could just hold on I would go and get some help.
اگر او می توانست کمی تحمل کند، من می رفتم و کمک می آوردم.
We had to hold on until help arrived.
ما باید زنده می ماندیم تا اینکه کمک رسید.
It's very windy—you'd better hold on to your hat.
هوا خیلی طوفانی است. بهتر است کلاه خود را با دست نگه دارید.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: