
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
فقط تا 31 خرداد امکان خرید با 40% تخفیف وجود دارد
معنی و مثال با explosive - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل explosive
(صفت) منفجره، قابل انفجار (دو مثال اول) – مستعد پرخاشگری یا عصبانیت و غیره (مثال سوم) – انفجاری در یک وضعیت (مثال چهارم)
Highly explosive gas is naturally found in coal mines.
معمولا در معادن ذغال سنگ گازهایی که به شدت قابلیت انفجار دارند پیدا می شوند.
the bomb's explosive force
قدرت انفجاری این بمب
She has an explosive temper.
خلق و خوی او جوری است که سریع از کوره در میرود.
The political situation is potentially explosive.
این وضعیت سیاسی بسیار می تواند انفجاری باشد. (باعث عصبانیت شدید یا نفرت شود)
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) سریع، انفجاری
explosive population growth
رشد انفجاری جمعیت
explosive
اسم
(اسم) یک ماده انفجاری
فقط تا 31 خرداد امکان خرید با 40% تخفیف وجود دارد
ارسال پستی کلیه آموزشهای برق، دوربین مداربسته، دربازکن تصویری و صوتی و نور مخفی به صورت یکجا با تخفیف ویژه. برای اطلاع از شرایط از طریق این لینک با ما ارتباط بگیرید.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: