برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
ورود به حساب کاربری/ثبت نام
معنی فارسی و جمله با seize
ترجمه و جمله با seize
seize
فعل
seizes; seized; seizing
(فعل) چیزی را قانونی ضبط کردن (مثال اول) – چیزی را به سرعت گرفتن و نگه داشتن (مثال دوم) – کنترل مکان یا موقعیتی را به دست گرفتن (مثال سوم) – دستگیر کردن (مثال چهارم)
The bank seized their house.
بانک، خانه آنها را ضبط کرد.
I seized her arm and made her turn to look at me.
من دست او را گرفتم و او را مجبور کردم برگردد و مرا نگاه کند.
The army has seized control of the country.
ارتش کنترل کشور را به دست گرفته است.
Seize that man!
آن مرد را دستگیر کنید!
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) seize a chance/an opportunity/the initiative از فرصت به دست آمده استفاده کردن، کاری را به محض دست دادن فرصت انجام دادن - be seized with/by terror/desire etc ناگهان وحشت کردن یا اشتیاق پیدا کردن و ... - seize on/upon something به وجد آمدن از حرف کسی یا کار کسی و ... (مثال اول) - seize up الف: قفل شدن قسمت متحرک یک وسیله (مثال دوم) ب: فلج شدن موقتی و ناگهانی بخشی از بدن مثل زانو یا کمر که خیلی دردناک است
She was quick to seize on this idea.
او خیلی سریع از آن فکر به وجد آمد.
The car seized up yesterday.
دیروز ماشین روشن نشد. (موتور، قسمت متحرک یک خودرو است که روشن نشد)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: