koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با entrance

entrance

اسم

US /ˈɛntrəns/

entrances

(اسم) ورودی (در، گیت و غیره) – ورود به جایی مانند یک خانه یا روی یک استیج – اجازه ورود

I'll meet you at the main entrance.

من شما را در ورودی اصلی ملاقات خواهم کرد.

the country's entrance into war

ورود کشور به جنگ

He was denied entrance into the country.

اجازه ورود به کشور به او داده نشد.

entrance

فعل

entrances; entranced; entrancing

(فعل) توجه خود را کاملا به چیزی معطوف کردن (معمولا به صورت مجهول)

We were entranced by the sweetness of her voice.

ما همه مجذوب زیبایی صدای او شده بودیم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها