koobdar.ir

مجله اینترنتی کوبدار

صفحه اصلی
عناوین
sdds
جستجو در سایت
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله اینترنتی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir
مجموعه ها و بسته های آموزشی ارائه شده در وب سایت کوبدار

معنی collide به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار

مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:

1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی

ترجمه و جمله با collide

collide

فعل

US /kəˈlaɪd/

collides; collided; colliding

(فعل) به هم برخورد کردن (مثال اول) – مخالفت کردن، مخالف بودن، در تضاد بودن (مثال دوم)

Two trains collided head-on early this morning.

امروز صبح دو قطار با هم شاخ به شاخ شدند.

It is likely that their interests will collide.

این احتمال وجود دارد که منافع آن ها با هم به تضاد برسد.