معنی coast به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) دریا کنار - the Coast مناطق ساحلی اقیانوس آرام
We lived on the southeast coast of Florida.
ما در جنوبی ترین ساحل فلوریدا زندگی می کردیم.
coast
فعل
coasts; coasted; coasting
(فعل) دنده خلاص حرکت کردن مخصوصا در سرازیری – بدون تلاش یا سختی خاصی پیشرفت کردن یا موفق شدن (کیلویی موفق شدن - - - بار منفی دارد – مثال اول)