عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و تحلیل tame

tame

صفت

US تلفظ صوتی/ˈteɪm/

tamer; tamest

(صفت) اهلی (متضاد wild – جمله اول) – خسته‌کننده، کسل‌کننده (مترادف dull – جمله دوم) – در مورد آدم مطیع

tame elephants

فیل‌های اهلی

The movie had a tame plot with no surprises.

فیلم داستان کسل‌کننده‌ای داشت و هیچ غافلگیری نداشت.

tame

فعل

tames; tamed; taming

(فعل) حیوانی را اهلی کردن (جمله اول) – تحت کنترل درآوردن، رام کردن (جمله دوم) – tamed (صفت) رام شده، اهلی

It takes a while to tame an elephant.

اهلی کردن یک فیل کمی زمان می‌برد.

He struggled to tame his temper.

او سعی کرد عصبانیت خود را کنترل کند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها