
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
فقط تا 31 خرداد امکان خرید با 40% تخفیف وجود دارد
معنی و مثال با heap - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل heap
(اسم) توده ای از چیزهای درهم و بر هم (مثال اول) – مقدار زیادی از چیزی (مثال دوم) – یک ماشین قدیمی و داغان - at the bottom/top of the heap بیان سطح کسی (مثال سوم) - collapse/fall (etc.) in a heap نقش بر زمین شدن یا دراز کشیدن (مثال چهارم)
a heap of old newspapers
توده ای از روزنامه های قدیمی
The children have heaps of energy.
این بچه ها انرژی خیلی زیادی دارند.
These workers are at the bottom of the economic heap.
این کارگرها در انتهای هرم اقتصاد قرار دارند.
They finally collapsed in a heap on the grass.
آنها سرانجام روی علف ها دراز کشیدند.
heap
فعل
heaps; heaped; heaping
(فعل) تلنبار کردن، گذاشتن در مقدار زیاد (مثال اول) - heap something on somebody از کسی بسیار ستایش کردن/ به کسی بسیار توهین کردن و ... (مثال دوم)
فقط تا 31 خرداد امکان خرید با 40% تخفیف وجود دارد
ارسال پستی کلیه آموزشهای برق، دوربین مداربسته، دربازکن تصویری و صوتی و نور مخفی به صورت یکجا با تخفیف ویژه. برای اطلاع از شرایط از طریق این لینک با ما ارتباط بگیرید.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: