برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با farm + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با farm
(اسم) مزرعه – پرورشگاه حیوان - buy the farm مردن
an organic farm
یک مزرعه ارگانیک
a trout farm
پرورشگاه قزل آلا
farm
فعل
farms; farmed; farming
(فعل) زراعت کردن - farm out واگذار کردن کار خود به دیگری
Their family has farmed this land for three generations.
خانواده او برای سه نسل در این سرزمین زراعت کرده است.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: