koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با distress

distress

اسم

US /dɪˈstrɛs/

(اسم) غم، پریشانی – تنگدستی (مثال دوم) – در خطر بودن یک کشتی یا هواپیما و ... (مثال سوم و چهارم)

Mary's heart was full of distress.

قلب مری مملو از غم بود.

Donations were given to families in distress.

کمک های مالی به خانواده های تنگدست داده شد.

the ship's distress signal/call

در خواست کمک کشتی

The ship is in distress.

کشتی در خطر است.

distress

فعل

distresses; distressed; distressing

(فعل) ناراحت کردن، نگران کردن

I did not want to frighten or distress her.

من نمی خواستم او را بترسانم یا نگران کنم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها