معنی confirm به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(فعل) یک توافق یا نقشه یا یک جلسه را نهایی کردن یا تصویب کردن – تایید کردن (مثال دوم) – پذیرفتن و تصدیق کردن یک دین
The hotel has confirmed our reservation.
هتل، اتاق های رزرو ما را نهایی کرده است.
She said she could not confirm or deny the allegations.
او گفت که نمی تواند آن ادعاها را تأیید یا رد کند.
She was baptized when she was a month old and confirmed when she was thirteen.
او وقتی که یک ماهه بود غسل تعمید داده شد و وقتی سیزده ساله شد تصدیق کرد.