koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با bruise

bruise

اسم

US /ˈbruːz/

(اسم) کبودی روی پوست – لکه پوسیدگی روی میوه

He had a few cuts and bruises but nothing serious.

او چند تا بریدگی و کبودی داشت ولی چیز جدی نبود.

a bruise on an apple

یک لکه پوسیدگی روی یک سیب

bruise

فعل

bruises; bruised; bruising

(فعل) سیاه و کبود کردن – با حرف یا انجام کاری به کسی یا چیزی ضربه شدن

He fell off his bike and bruised her knee.

او از دوچرخه اش افتاد و زانویش کبود شد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها