معنی apple به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) سیب - rotten apple یا bad apple یک عضو ناهنجار یک گروه - compare apples and/to/with apples مقایسه کردن دو یا چند چیز خیلی شبیه به هم - compare apples and/to/with oranges مقایسه کردن دو یا چند چیز کاملا متفاوت - the apple of someone's eye نور چشم کسی، کسی که برای شخصی بسیار عزیز است (مثال سوم) - upset the apple cart انجام دادن کاری که باعث تغییر یا بهم ریختن یک برنامه یا شرایط و غیره میشود