برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با bore + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با bore
(فعل) گذشته فعل bear
bore
فعل
bores; bored; boring
(فعل) خسته و کلافه کردن کسی (مثال اول) - bore you stiff یا bore you to death یا bore you to tears خیلی کلافه شدن - bore someone silly کسی را خیلی کلافه کردن – در چیزی یا جایی با استفاده از ماشین و ابزار خاص چیزی مانند چاله یا گودی یا سوراخ عمیق و غیره. حفر کردن (مثال دوم)
bore
اسم
bores
(اسم) یک فرد یا یک چیز کلافه کننده – یک سوراخ حفر شده (borehole) – فضای داخلی لوله یک تفنگ – واحد عرض داخل لوله یک تفنگ – موجی از جریان شدید آب دریا که در برخی از ایام سال به درون رودخانه ورود میکند (مثال دوم)
You are a bunch of bores!
شما یک مشت آدم های حوصله سر بر هستید.
the Severn Bore
موج رودخانه سورن (امواج جزر و مدی که وارد رودخانه سورن واقع در جنوب انگلستان میشوند)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: