عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با ward

ward

اسم

US /ˈwoɚd/

wards

(اسم) یک بخش از بیمارستان (مثال اول) – یک بخش از زندان – کسی (مخصوصا کودک) که تحت قیومت باشد (مثال دوم)

a geriatric/maternity/psychiatric ward

بخش سالمندان/ زایمان/ روانپزشکی

The boy was made a ward of the court.

دادگاه سرپرستی آن پسربچه را عهده دار شد. (make a ward of the court یعنی کودکی که بزهکار بوده یا والدین او سهل انگار بوده اند توسط قانون مدیریت میشود یعنی دادگاه برای او یا قیم موقت تعیین میکند یا در جایی از او نگهداری میکند)

ward

فعل

wards; warded; warding

(فعل) ward off از خود محافظت کردن یا دفاع کردن

He put up his hands to ward her off.

او دستش را بلند کرد تا از آن دختر دفاع کند.

ward off an opponent's blows

دفاع در برابر ضربات حریف

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها