koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با unload

unload

فعل

US /ˌʌnˈloʊd/

unloads; unloaded; unloading

(فعل) تخلیه کردن یا بارگیری کردن یک کشتی یا خودرو و غیره (مثال اول) – مشکلات یا مسائل خود را به کسی گفتن (مثال دوم) – عصبانیت و خشم خود را سر کسی خالی کردن (مثال سوم)

This isn't a suitable place to unload the car.

اینجا مکان مناسبی برای تخلیه بار این خودرو نیست.

I really need to unload.

من واقعاً نیاز به درد و دل کردن دارم.

She's just unloading her anger on us.

او فقط دارد عصبانیتش را روی ما خالی می کند.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) چیزی را از وسیله ای جدا کردن (مثال اول) – شلیک کردن – از دست چیزی یا کسی خلاص شدن

unload a gun

تفنگی را خالی از گلوله کردن

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها