برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با tray
ترجمه و جمله با tray
(اسم) سینی (که با آن غذا یا چای و غیره حمل میکنند – مثال اول) – جعبه یا چیزی شبیه به آن که رو باز است (دو مثال آخر) - in tray طبقه بالایی کازیه - out tray طبقه پایینی کازیه - baking tray سینی شیرینی پزی - system tray پنجره کنار ساعت ویندوز
He was carrying a tray of drinks.
او داشت یک سینی نوشیدنی حمل میکرد.
an ice cube tray
ظرف یخ که محفظه های مکعبی شکل دارد (ظرف هایی که برخی یخچال های خانگی دارند)
seed tray
ظرف کاشت دانه
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: