koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با solve

solve

فعل

US /ˈsɑːlv/

solves; solved; solving

(فعل) حل کردن، راه حل پیدا کردن، جواب پیدا کردن، توضیح پیدا کردن – solvable (صفت) قابل حل (مثال چهارم) – solver (اسم) حل کننده

to solve a problem

حل کردن یک مشکل (یا، حل کردن یک مسئله ریاضی)

He solved the puzzle.

او جدول را حل کرد.

The mystery has been solved.

آن راز حل شد. (توضیحی برای آن یافت شد یا کشف شد)

If a problem is solvable, then there is no need to worry.

اگر مشکلی قابل حل است، پس جای نگرانی نیست.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها