
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی paw - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل paw
(اسم) پنجه یا پاهای جلویی حیواناتی مثل سگ، گربه، خرس، و غیره (دو مثال اول) – پنجه یا دست آدم (مثال سوم)
paw
فعل
paws; pawed; pawing
(فعل) پنجه زدن یا پنجه کشیدن یک حیوان (مثال اول) – دست درازی کردن وحشیانه به سمت کسی برای میل جنسی (مثال دوم) – با دست خود در تاریکی یا درون چیزی دنبال چیزی گشتن
The bear pawed at the door.
خرس روی درد پنجه کشید.
He drank too much and started pawing me.
او زیادی شراب خورد و شروع به دست درازی به من کرد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: