عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و تحلیل paste

paste

اسم

US تلفظ صوتی/ˈpeɪst/

(اسم) پوره، خمیر (مثل خمیر دندان toothpaste – مثال اول) – نوعی چسب (مثال دوم) – خمیر آرد و کره - نوعی شیشه براق که برای ساختن جواهرات مصنوعی به‌کار می‌رود (مثال سوم)

Mix the paste with flour to make dough.

خمیر را با آرد مخلوط کنید تا خمیر نان درست شود.

wallpaper paste

چسب دیوار (چسبی که برای چسباندن کاغذ به دیوار استفاده میشود)

The necklace was decorated with paste gems.

گردنبند با نگین‌های مصنوعی تزئین شده بود.

paste

فعل

pastes; pasted; pasting

(فعل) چسباندن با استفاده از چسب (مثال اول) – عمل پِیست کردن یا کپی یا انتقال دادن اطلاعات در یک کامپیوتر (مثال دوم) – چیزی یا کسی را به سختی شکست دادن یا زدن

Paste the two pieces together.

این دو تیکه را به هم بچسبانید.

You can cut and paste the picture into your PC.

شما میتوانید این عکس را بردارید و در کامپیوتر شخصی خود قرار دهید.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها