
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی و مثال با lodge - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل lodge
معنی lodge
(فعل) موقتا کسی را در جایی سکونت دادن (مثال اول) – سکونت کردن یا ماندن در جایی به صورت موقت (مثال دوم) – گیر کردن یا ثابت شدن در جایی (مثال سوم)
The refugees needed to be lodged and fed.
پناهندهها نیاز داشتند تا سکونت داده شده و تغذیه شوند.
She lodged with Mrs. Morgan when she first came to Cambridge.
وقتی در ابتدا به کمبریج آمد، نزد خانم مورگان ماند.
A fish bone got/became lodged in his throat.
استخوان ماهی در گلویش گیر کرد.
ادامه تعریف lodge در حالت فعل
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) lodge a claim, complaint, protest, appeal, etc قانوناً یا رسما علیه چیزی شکایت یا اعتراض کردن (مثال اول) – چیزی را در نزد کسی یا در جایی امن به امانت گذاشتن (مثال دوم)
They lodged a complaint against the doctor for negligence.
آنها به دلیل کوتاهی علیه آن دکتر شکایت کردند.
The money was lodged in a Swiss bank account.
پول در یک حساب بانکی در سوئیس گذاشته شد.
lodge
اسم
lodges
ترجمه lodge
(اسم) کلبه (اقامتگاه کوچکی که اسکان موقت را برای برخی فعالیت های بیرونی یا تفریح و غیره فراهم میکند – مثال اول)
a hunting/ski lodge
یک کلبه شکار/اسکی
(اسم) خیمه سرخ پوستی (wigwam)
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) محل ملاقات یا شعبه ای یک فرقه مثل ماسون ها – گروهی از افراد محلی که عضوی از یک جامعه بزرگ هستند (مثال اول) – محل اسکان دربان یک ساختمان
He's a member of a Masonic lodge.
او عضوی از یک گروه ماسونی است.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: