عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و تحلیل flatten

flatten

فعل

US تلفظ صوتی/ˈflætn̩/

flattens; flattened; flattening

(فعل) صاف شدن، با سطح یکی شدن (سه مثال اول) - flatten (yourself) against something بدن یا قسمتی از بدن را روی چیزی فشار دادن (مثال چهارم)

The boxer was flattened with one punch.

آن بوکسور با یک مشت نقش بر زمین شد.

After three short climbs the road flattens.

جاده بعد از سه تا بلندی صاف شد.

She flattened her hair down with gel.

او با ژل موهای خود را صاف کرد.

I flattened myself against the wall.

من خود را به دیوار چسباندم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها