برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با dribble + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با dribble
(فعل) چکه کردن یا چکاندن یا پاشیدن در قطرات ریز (سه مثال اول) – حرکت دادن توپ در ورزش هایی مانند فوتبال یا حاکی و ... (هر ضربه با پا در فوتبال یا هر بار زمین زدن پوپ در بسکتبال، یک دریبل محسوب میشود - مثال آخر)
She was dribbling tea onto her tie.
چای داشت روی کراوات او چکه میکرد.
Melted wax dribbled down the side of the candle.
موم آب شده از کناره های شمع چکه میکرد.
The baby dribbled down the back of his mom's shirt.
آن کودک روی شانه پیراهن مادرش بالا آورد.
He dribbled the ball and then shot.
او توپ را به جلو برد و سپس شوت کرد.
dribble
اسم
dribbles
(اسم) چکه – دریبل یا عمل جابجا کردن توپ
dribbles of blood
چکه های خون
He took one dribble and then passed the ball.
او یک بار به توپ ضربه زد و سپس پاس داد. (یا مثلا در بسکتبال: او یک بار توپ را به زمین کوبید و سپس پاس داد)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: