معنی bucket به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسیترجمه و جمله با bucket
(اسم) سطل – دهنه بیل مکانیکی و ... – buckets مقدار زیادی از چیزی مخصوصا یک مایع - in buckets (در مورد باران) خیلی شدید (مثال سوم) – (در بسکتبال) یک پرتاب موفق
a bucket and mop
یک سطل و طی
a bucket of milk
یک سطل شیر
That night it came down in buckets.
آن شب باران به شدت میبارید.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) a drop in the bucket یک چیز کم تاثیر یا بی تاثیر (مثال اول) - kick the bucket کنایه از مردن
These contributions are just a drop in the bucket.
این کمک ها خیلی ناچیز هستند.
bucket
فعل
buckets; bucketed; bucketing
(فعل) bucket down به شدت باریدن