برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با blanket + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با blanket
(اسم) پتو - beach blanket زیر اندازی که کنار ساحل روی ماسه ها انداخته میشود – پوششی از چیزی که جایی را فرا گرفته است (مثال دوم) – لایه از چیزی که حقیقت را می پوشاند یا چیزی که یک جمعیت و .. را فرا می گیرد (معمولا به صورت blanket of بکار میرود – دو مثال آخر)
She wrapped the baby in a blanket.
او بچه را در یک پتو پیچید.
a blanket of snow
پوششی از برف
a blanket of secrecy
هاله ای از رازداری
a blanket of gloom
جوی از دلتنگی
blanket
فعل
blankets; blanketed; blanketing
(فعل) چیزی را پوشاندن
The hills were blanketed in snow.
تپه را برف پوشانده بود.
blanket
صفت
(صفت) blanket statement/rule/ban etc یک چیز همگانی که روی همه اثر میگذارد یا همه موارد را در بر میگیرد
a blanket ban on use of the chemical
ممنوعیت همگانی در استفاده از این ماده شیمیایی
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: