عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و تحلیل upright

upright

قید، صفت

US تلفظ صوتی/ˈʌpˌraɪt/

(صفت، قید) عمودی یا راست (درباره چیزی که ایستاده یا در موقعیت عمودی قرار دارد – سه جمله اول) - درستکار یا شریف (جمله سوم)

an upright post

یک تیرچه عمودی

an upright vacuum cleaner

جاروبرقی ایستاده (عصایی)

He sat bolt upright in bed when I entered the room.

وقتی وارد اتاق شدم، او ناگهان توی تخت صاف و عمودی نشست. (Bolt upright حس غافلگیری یا واکنش ناگهانی ناشی از شوکه شدن یا ترسیدن را معنی می‌دهد)

He was a good honest upright man.

او انسان صادق و شریفی بود.

upright

اسم

uprights

(اسم) ستون یا پایه عمودی (جمله اول) – تیرک دروازه

The uprights of the fence were made of steel.

ستون‌های عمودی حصار از فولاد ساخته شده بودند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها