عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با slim

slim

صفت

US /ˈslɪm/

slimmer; slimest

(صفت) باریک و لاغر به شکل جذاب (slender - سه مثال اول) – کوچک در اندازه یا مقدار (مثال آخر)

I was a lot slimmer in those days.

آن روزها من خیلی لاغر تر بودم.

a slim young woman

یک زن جوان لاغر

The Real Slim Shady

سایه لاغر واقعی (یکی از آهنگ های امینم)

a slim chance

شانس اندک

slim

فعل

slims; slimmed; slimming

(فعل) وزن کم کردن، لاغر کردن (diet - مثال اول) - slim down الف: وزن کم کردن، لاغر کردن ب: کم کردن (reduce – مثال دوم)

You can still eat breakfast when you are slimming.

وقتی دارید لاغر میکنید، هنوز هم می توانید صبحانه بخورید.

It is not our intention to slim down the workforce.

هدف ما کاهش نیروی کار نیست.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها