
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی و مثال با scrape - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل scrape
معنی scrape
(فعل) خراشیدن، تراشیدن، یا سطحی را با چیزی ساییدن (دو جمله اول) – برداشتن چیزی از روی یک سطح با خراشیدن یا ساییدن (جمله سوم و چهارم) – صدای خراش تولید کردن (جمله آخر)
She scraped her knee when she fell.
وقتی زمین خورد، زانویش خراشید.
I scraped the side of my car on the wall.
من این طرف خودرو خود را به دیوار ساییدم.
Scrape your boots clean before you come in.
قبل از اینکه وارد شوید بوتهای خود را با ساییدن تمیز کنید.
Scrape the carrots and slice them thinly.
هویج ها را پوست کنده و به قطعات کوچک تکه تکه کنید.
Don't scrape your chairs on the floor.
صندلی های خود را روی کف نکشید.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) scrape by/along الف: با حداقل پول به زندگی ادامه دادن (جمله اول) ب: به سختی موفق به انجام کاری شدن - scrape through به سختی موفق شدن (جمله دوم)
We can't scrape by with only that amount of money.
ما نمیتوانیم فقط با آن مقدار پول دوام بیاوریم.
I managed to scrape through the exam.
به سختی توانستم امتحان را قبول شوم.
scrape
اسم
(اسم) خش یا خراشی که در اثر ساییدن به وجود می آید (جمله اول) – یک وضعیت بد، دردسر (جمله دوم) – صدای خراش
She had a scrape on her knee after falling.
بعد از افتادن، روی زانویش دچار خراش شد.
He was always getting into scrapes as a boy.
وقتی بچه بود مدام به دردسر می افتاد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: