
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی و مثال با rug - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل rug
(اسم) فرش یا قالیچه ای که کوچکتر از فرش (carpet) است (دو مثال اول) – (در آمریکا) کلاه گیس مردانه (طنزآمیز) – (بریتیش) پتویی که روی پا میگذارند - pull the rug (out) from under somebody/sb’s feet زیر پای کسی را خالی کردن، کنایه از ملزومات کسی را از وی دور کردن (مثال سوم) - sweep something under the rug مخفی کردن یک مسئله غیر قانونی یا ناجور (مثال چهارم)
a sheepskin rug
یک قالیچه از جنس پوست گوسفند
A Persian rug covered the floor.
یک فرش ایرانی کف آنجا را پوشانده بود.
I'd love to quit my job, but I just can't pull the rug from under my team like that.
من دوست دارم از کارم استعفا دهم ولی نمی توانم زیر پای تیم خودم را خالی کنم. (بیرون آمدن من به ضرر تیم خواهد بود)
Our attempts to sweep the scandal under the rug were not very successful.
تلاش ما برای مخفی کاری چندان موفقیت آمیز نبود.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: