
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی و مثال با refresh - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل refresh
(فعل) انرژی دادن به کسی، سرحال آوردن کسی بعد از مدتی خستگی یا گرما (دو مثال اول) – پر کردن دوباره لیوان و غیره کسی، نوشیدنی بیشتری به کسی دادن (مثال سوم) - refresh someone's memory یادآوری کردن به کسی، به یادآوری چیزی کمک کردن (مثال چهارم) – بازنشانی کردن در اصطلاحات کامپیوتری
She refreshed herself with a cool shower.
او با یک دوش آب سرد، خودش را سر حال آورد.
Sleep refreshes the body.
خواب به بدن انرژی دوباره میدهد.
Let me refresh your glass.
اجازه دهید لیوان شما را مجدد پر کنم. (اجازه دهید مجددا برای شما نوشیدنی بریزم)
She had to refresh her memory by looking at her notes.
او برای یادآوری، باید به نوشته های خود نگاه میکرد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: