koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با rear

rear

صفت

US /ˈriɚ/

(صفت) پشتی، پشت یا عقب چیزی (دو مثال اول) – ماتحت آدم - bring up the rear آخرین نفر

the rear door of the car

درِ عقب ماشین

the rear axle of a tractor

محور عقبی چرخ های تراکتور

rear

فعل

rears; reared; rearing

(فعل) تربیت کردن یا پرورش دادن یک فرد یا یک حیوان (مثال اول) – دو پا ایستادن یک حیوان (مثال دوم) – بلند کردن، بلند شدن (مثال سوم) - rear its ugly head آشکار شدن، بروز کردن

I was reared in east Texas.

من در شرق تگزاس بزرگ شدم.

The horse reared in fright.

آن اسب از ترس سر دست زد. (روی دو پا ایستاد)

to rear a ladder

بلند کردن نرده بام

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها