
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
فقط تا 31 خرداد امکان خرید با 40% تخفیف وجود دارد
معنی و مثال با ornament - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل ornament
She wore a hair ornament.
او یک زینت به موهایش زده بود. (مثلا تاج بود یا یک گیره زیبا و ...)
Christmas tree ornaments
تزیینات درخت کریسمس
She was totally without ornament.
او هیچ زیوری به تن نکرده بود.
a hood ornament
یک شیء کوچک که معمولا جلوی کاپوت ماشین جهت فانتزی سازی خودرو نصب میکنند
ornament
فعل
ornaments; ornamented; ornamenting
(فعل) تزیین کردن، زینت دادن (معمولا به صورت be ornamented with something)
We ornamented the windows with hanging plants.
ما پنجره ها را با گیاهان آویزی، تزیین کردیم.
فقط تا 31 خرداد امکان خرید با 40% تخفیف وجود دارد
ارسال پستی کلیه آموزشهای برق، دوربین مداربسته، دربازکن تصویری و صوتی و نور مخفی به صورت یکجا با تخفیف ویژه. برای اطلاع از شرایط از طریق این لینک با ما ارتباط بگیرید.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: