
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی moderation - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل moderation
(اسم) اعتدال و میانه روی و عقلانیت در گفتار یا کردار (مثال اول) – کاهش در شدت چیزی (مثال دوم) - in moderation با بکارگیری عقلانیت و اعتدال، استفاده به اندازه از چیزی (مثال سوم)
She called on all parties to show moderation.
او از همه احزاب درخواست کرد تا عقلانیت از خود نشان دهند.
We can't go outside until there is some moderation of the storm.
تا طوفان کمی فروکش نکند نمی توانیم بیرون برویم.
You can eat whatever you want as long as it's in moderation.
تا زمانی که اعتدال را رعایت کنی میتوانی هر چیزی بخوری.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: