برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با lid + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با lid
(اسم) درِ یک جعبه، قوطی و غیره (مثال اول) – پلک چشم (eyelid) - blow/take the lid off something چیز ناخوشایندی که مخفی شده بود را برملا کردن (مثال دوم) - keep a/the lid on something کنترل کردن چیزی به طوری که افزایش نیابد (مثال سوم) - put the lid on something موجب شکست چیزی یا طرحی شدن، جلوی چیزی را گرفتن (مثال چهارم)
Put a lid on the dustbin.
در آشغالدان را بگذار.
The investigation blew the lid off corruption in the city.
تحقیقات، فساد مخفی شده در شهرداری را برملا کرد.
keeping the lid on inflation
جلوی افزایش تورم را گرفتن
The government used the army to put a lid on the rebellion.
دولت از ارتش استفاده کرد تا شورشیان را سرکوب کند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: