
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی و مثال با liberty - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل liberty
معنی liberty
(اسم) آزادی (مثال اول) – برده یا زندانی نبودن (مثال دوم) - be at liberty to do something اختیار یا آزادی برای کاری را داشتن (مثال سوم)
He fights for liberty and equality.
او برای آزادی و برابری میجنگد.
a former prisoner who is now at liberty
یک زندانی سابق که اکنون آزاد است
I'm not at liberty to reveal any names.
من این اجازه را ندارم که هیچ اسمی را برای شما افشا کنم.
ترجمه liberty
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) take liberties (with something) تغییراتی گسترده در یک اثر یا اطلاعات ایجاد کردن به طوری که مقبول عموم نباشد (مثال اول) - take the liberty of بدون اجازه کاری را انجام دادن (مثال دوم) - civil liberty آزادی اجتماعی
The film-makers took too many liberties with the original story.
فیلم سازان تغییرات بسیار گسترده ای در داستان اصلی ایجاد کردند.
I took the liberty of cancelling your reservation.
من بدون اجازه رزرو شما را لغو کردم.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: