عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و تحلیل harden

harden

فعل

US تلفظ صوتی/ˈhɑɚdn̩/

hardens; hardened; hardening

(فعل) سفت شدن یا سفت کردن (مخالف soften – مثال اول) – جدی تر شدن، مصمم تر شدن (مثال دوم) – بی احساس یا بی عاطفه کردن (مثال سوم)

The mixture hardens as it cools.

این محلول وقتی سرد شود سفت میشود.

The news has hardened opposition to the government.

آن اخبار، مخالفین را نسبت به دولت مصمم تر کرده است.

Try not to harden your heart against him.

سعی کن نسبت به او دلسوز نباشی.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) (در مورد صدا یا حالت چهره و غیره) خشن شدن، جدی شدن

Her face hardened momentarily, then she looked away.

چهره او برای لحظه ای خشن شد و سپس روی خود را برگرداند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها