
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی و مثال با feast - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل feast
(اسم) جشن یا ضیافتی که مملو از غذا است (مثال اول) – مجموعه ای از چیزی که دلپذیر است (مثال دوم) – یک روز یا دوره ای که در آن یک رویداد عموما مذهبی را جشن میگیرند (مثال سوم)
feast
فعل
feasts; feasted; feasting
(فعل) مقدار زیادی غذا را خوردن (feast on/upon something – مثال اول) - feast your eyes on somebody/something با لذت فراوان به کسی یا چیزی نگاه کردن
We feasted on chicken and cakes.
ما مرغ و کیک خوردیم.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: