معنی chat به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) چت، گپ
chat
فعل
chats; chatted; chatting
(فعل) صحبت کردن با کسی به صورت دوستانه - chat up صمیمانه با کسی حرف زدن
We stopped to chat with the neighbors.
ما برای صحبت کردن با همسایه ها توقف کردیم.