
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی و مثال با brighten - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل brighten
(فعل) روشن تر کردن (مثال اول) – رنگ و لعاب دادن و فرح بخش کردن (مثال دوم) – شاد تر شدن یا شاد تر کردن (مثال سوم)
In the distance, the sky was beginning to brighten.
از دور، آسمان شروع به روشن تر شدن کرده بود.
I used a large yellow rug to brighten up my living room.
من از یک موکت زرد رنگ بزرگ برای لذت بخش کردن اتاق پذیرایی خودم استفاده کردم.
I felt I needed something to brighten up my life.
احساس کردم به چیزی نیاز دارم تا برای زدگی خود شادی به ارمغان بیاورم.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: