معنی breakfast به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) صبحانه - a dog's breakfast یک چیز درب و داغان، یک کار ناقص یا بد
We had scrambled eggs and toast for breakfast.
برای صبحانه املت تخم مرغ و نان تُست داشتیم.
breakfast
فعل
breakfasts; breakfasted; breakfasting
(فعل) صبحانه خوردن
We had breakfasted by ten.
ساعت 10 صبحانه خوردیم.