برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
ورود به حساب کاربری/ثبت نام
معنی rod - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل rod
rod
اسم
/ˈrɑːd/
rods
(اسم) میله یا نرده یا چوب باریک و بلند (مثال اول) – یک میله بلند همراه با قرقره که مثلا در ماهیگیری از آن استفاده میشود – چوب فلکه کردن یا هر چیز شبیه به آن که به منظور تنبیه فیزیکی کسی استفاده میشود - make a rod for your own back برای آینده خود مشکل تراشی کردن - a rod/stick to beat somebody with مستمسکی که برای تنبیه یا شماتت کسی استفاده میشود (مثال سوم) - rule (somebody/something) with a rod of iron با سخت گیری تمام بر گروهی حکمرانی کردن یا به خدمت گرفتن مردم به این طریق (مثال آخر)
a curtain rod
میله پنجره
a fishing rod
قلّاب ماهیگیری
Even the slightest mistake by Jim was enough to give the boss a stick to beat him with.
حتی کوچکترین اشتباهی از جانب جیم کافی بود تا به رئیس بهانه ای برای شماتت او بدهد.
He ruled the country with an iron hand and anybody who protested was arrested.
او با خشونت تمام بر کشور حکومت کرد و هرکس که اعتراض میکرد دستگیر میشد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: