برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
نقد فیلم سینمایی رما Roma (2018) ساخته آلفونسو کوآرون
دوشنبه 14- اسفند-1397
طنز سیاه زندگی سفید
کیست که آلفونسو کوآرون را بعد از فیلم معروفش جاذبه (Gravity 2013) نشناسد. اولین فرد اهل آمریکای لاتین که برنده ی جایزه اسکار بهترین کارگردانی میشود. کسی که به عده ی بسیاری بهترین سری هری پاتر (هری پاتر و زندانی آزکابان) را ساخته تا جای پای خود را در هالیوود محکم سازد و با فیلم آخر زمانی "فرزندان انسان" توانست نامی برای خود دست پا کند. اما با جاذبه بود که اسم خود را میان بزرگان قرار داد. با آن شیوه کارگردانی و فیلمبرداری نُوینش که تحولی در این زمینه ایجاد کرد و جریان ساز بود. حال به زادگاه خود بازگشته است. به مکزیک. با نتفلیکس جنجال ساز کار کرده و شخصی ترین فیلم کارنامه اش ساخته است. رُما. فیلمی سیاه و سفید با تصویربرداری دیجیتال. به قول کوآرون سیاه و سفید برای اتصال به گذشته و دیجیتال برای حضور در حال و آینده. اثری که هم کارگردانی هم نویسندگی هم فیلمبرداری و هم تدوینش بر عهده ی خود کوآرون است.
داستان فیلم در اوایل دهه ۷۰ میلادی و در منطقه ای از مکزیکو سیتی تحت عنوان کلونیا رُما که به صورت مختصر رُما نامیده می شود، رخ می دهد. داستان زندگیِ دختری به نام کلیو با بازی نابازیگری به نام "یالیتزا آپاریچیو" که ظاهراً معلمی است در یکی از روستاهای مکزیکی که کوآرون او را برای بازی در این فیلم انتخاب کرده است. و با بازی درخشانش توانست نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن در اسکار هم بشود. شخصیت دختر فیلم، در خانواده ی تقریباً مرفه و رو به متلاشی، خدمتکار است و نقش دایه فرزندان را هم به عهده دارد. افراد خانواده، کلیو را مورد احترام قرار می دهند و در سفرهایشان او را با خود همراه می کنند. به مرور که داستان پیش میرود خانواده به دلایلی رو به زوال میرود و کلیو که دچار بارداریِ ناخواسته ای شده است نیز با مشکلات بسیاری روبرو میشود و جالب اینکه هرچه پیش میرود وضع کشور نیز بدتر میشود. تظاهرات، شورش های خیابانی و کشتار. اما نکته جالب اینکه فیلم به شدت زنانه است. گویی تمام بار زندگی به دوش زنان است و مردان همه یا دنبال خوش گذرانی های بی فایده اند یا در حال گفتن حرف های سیاسی بیهوده و وعده های پوچ.
برسیم به خود فیلم. اولین بار در جشنواره ونیز به نمایش درآمد و تحسین همه را بر انگیخت و شیر طلایی را از آن خود کرد. برای اینکه در فصل جوایز شانس داشته باشد به مدت محدود در مکزیک به نمایش درآمد. در مراسم گلدن گلوب بهترین اثر خارجی زبان شد و کوآرون جایزه بهترین کارگردانی را نیز نصیب خودش کرد و دستش از گرفتن جایزه بهترین فیلمنامه کوتاه ماند. جایزه ای که به فیلم کتاب سبز رسید. در اسکار اما درخشان بود. در 10 بخش کاندید شد و سه جایزه بهترین فیلم خارجی زبان، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمبرداری را از آن خود کرد و شب درخشانی را برای کوآرون و نتفلیکس رقم زد. کوآرون نخستین سینماگری است که برای فیلمی به کارگردانی خودش جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری را دریافت میکند.
سرمایه گذار این فیلم نتفلیکس است که دست کوآرون را باز گذاشته تا آن فیلمی را که خودش دوست دارد بسازد. بدون قید بند های رایج. همین باعث شد تا با اثری روبه رو باشیم بسیار کامل. کامل در فرم. در میزانسن. در حرکت دوربین. در بازی. و همه ی اینها البته از نبوغ سرچشمه میگیرد.
کوآرون چیزی که در تصویر خلق کرده، چیزی که در میزانسن پیش روی بیننده گذاشته بسیار شگفت انگیز است. عکسی با جزئیات بسیار در هر گوشه اش. اثری بسیار بارز در کارگردانی. مثل تمام آثار اخیر کوآرون. وقتی فیلمی عادی از روزمرگی های انسان را روایت میکنی که نه اولش مشخص است و نه آخرش ولی اثر درجه یک میشود اثبات کننده نبوغ بی نهایت سازنده اثر است. وضع کلی همه کاراکترها در پایان فیلم بهتر از قبلش است اما نه خوب به اندازه ی اول ولی با امید به آینده ای ناپیدا. یک زندگی روی محوری سینوس وار پر از بالا و پایین. همچون روزگار ما.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
برای پاسخ گفتن به نظرات ارائه شده، بعد از انتخاب گزینه پاسخ، نظر خود را در فرم پایین ثبت نمایید.