عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با broken

broken

فعل

US /ˈbroʊkən/

(فعل) اسم مفعول فعل break

broken

صفت

(صفت) شکسته (دو مثال اول) – خراب شده (مثال سوم) – (در مورد قول و غیره) زیر پا گذاشته شده

a broken arm

یک دست شکسته

a broken heart

یک قلب شکسته (از نظر احساسی ضربه دیده)

a broken phone

یک تلفن خراب شده

(ادامه بررسی معنی واژه) (در مورد صحبت کردن) دست و پا شکسته، پر اشتباه (مثال اول) – (در مورد یک رابطه یا ازدواج) پایان یافته (مثال دوم)

He spoke in broken French.

او فرانسه را دست و پا شکسته حرف میزد.

a broken engagement

نامزدی تمام شده

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها