koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با broad

broad

صفت

US /ˈbrɑːd/

broader; broadest

(صفت) خیلی عریض یا پهن (دو مثال اول) – شامل انواع مختلفی از افراد یا چیزها (گسترده – مثال سوم) – (در مورد لهجه) متعلق به جایی، واضح، غلیظ (مثال آخر)

He was six feet tall, with broad shoulders.

او 6 فوت قد داشت با شانه های پهن.

The room is four meters long and two meters broad.

این اتاق چهار متر درازی و دو متر پهنا دارد.

The magazine covers a broad range of subjects.

این مجله طیف گسترده ای از موضوعات را پوشش می دهد.

She spoke with a broad American accent.

او با لهجه غلیظ آمریکایی حرف زد. (از لهجه او آمریکایی بودنش مشخص بود)

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) واضح، آشکار - broad-based گسترده - in broad daylight در روشنایی روز (مثال اول) – broadly (قید) الف: به طور گسترده، به طور عمومی ب: (در مورد لبخند) به صورت گشاده

My property has been violated in broad daylight.

روز روشن به ملک من تجاوز شده است.

Public opinion was broadly in favor of the idea but did not consider it a priority.

دیدگاه عموم مردم به طور کلی موافق این ایده است ولی اولویت آن را در نظر نمیگیرد.

broad

اسم

broads

(اسم) زن (توهین آمیز)

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها