برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با alter + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با alter
(فعل) دگرگون شدن، دگرگون کردن (دو مثال اول) - ایجاد تغییر در یک لباس طوری که اندازه بدن شما شود (مثال سوم) - لحظه ای از مراسم عروسی که در آن خطبه خوانده می شود و عروس و داماد به زن و شوهر رسمیت پیدا میکنند – ارگان جنسی یک حیوان را برداشتن و توان تولید مثل را از او گرفتن (اخته کردن)
I altered my typical lunch and had a steak instead.
من ناهار معمول خودم را تغییر دادم و به جای آن یک استیک خوردم.
This one small event altered the course of history.
همین رویداد کوچک مسیر تاریخ را دگرگون کرد.
Dorothy agreed to alter my dress if I would reveal its cost to her.
دروتی موافقت کرد که اگر قیمت لباس را به او بگویم، آن را برایم تنگ کند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: